قلم سرا

سلام ای رهبرم سید علی

من یا این جانب در مقابل روح پر عظمت تو و نگاه پر مهر و عطوفت تو هیچم پس نیازی به معرفی ندارم

اما شما ، جان من و ملت بزرگ اسلام و ایران و همه و همه

ایران و خارج ، مسلمان و غیر مسلمان ، فرقی ندارد وقتی که شما جان مایه ی حیات همه ی مایی

اگر که قلمم بر روی این صفحه می لغزد و ذهنم این کلمات را کنار هم می چیند به آن دلیل است که مقصود این متن تویی،تویی که جانشین و نایب آن محبوب و حبیب خدایی

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز روز ولادت مولود کعبه،جوانمرد بی همتا،وارسته زدنیا و رسیده به خدا است

من پدری والاتر و برتر از شما نیافتم که به غم کودکی خرد غمگین شود و به خنده ی پیر مرد داغ جوان دیده شادی در چشمانش حلقه زند و با اشتباه مردمی اندک آن گونه به در گاه خدا ابراز بندگی و طلب عفو کند که در تاریخ ذهنم همواره ماندگار باشد

پدر جان ای عزیز تر از جان و پرنور تر از نور دیدگانم روز پدر را به تو تبریک می گویم که لایق تر از تو دراین روز گار برای نام پر ارزش و باعظمت پدر نیافتم . تویی که اگر فرمان جهاد دهی در مقابل هر ابرقدرتی با دست خالی می ایستم و هیچ طوفانی مرا از جا نتواند بر کند تا وقتی که تو ای پدر رهبرم باشی نایب ولی ام باشی و حاکم از سوی خدایم باشی

رهبرم خنده ی تو را با تمام عالم عوض نمی کنم

خنده ات در بد ترین لحظه هایم آرامش بخش وجود من است پس همیشه بخند

پدرم روزت مبارک

سلامت و تندر ست باش و در روز موعودپرچم اسلام را به همراه معشوق عالم به دست بگیر

پدرم روزت مبارک

عاشقانه دوستت دارم باتمام وجود

ببخش مرا اگر آن گونه که شایسته ی تواست نتوانستم حرف دل را بیان کنم و انگونه که حق تواست ادای وظیفه نکردم

مرا ببخش اگر آنقدر در ادبیات ماهر نیستم که متنی درخور وشاسته ی تو بر سفیدی کاغذ حک کنم

ولی با تمام وجود دوستت دارم رهبرم

من دخترک 20 ساله ی این روز ها کسی هستم که عهد کرده بر صفحه ی گوشی اش جز عکس تو کسی نباشد و بر صفحه ی دلش جز تو معشوقی نباشد

ولایت هیچ کس را جز خدا و فرستادگان بر حقش و تو ای جان جهان نپذیرد

محتاج دعای توام

دوستت دارم بی نهایت

 روزت مبارک

قطره اشکی افتاد

شاپرک رقصان گفت

دل لرزان زمان است که میریزد چند

گفتمش دل لرزان زمان؟

شاپرک گفت که این اشک ز رخ روح جهان است عزیز

گفتمش روح جهان کیست،بگو زود به من

گفت آن است که شب تا به سحر بیدار است

که مبادا نکند پاره کسی خوابت را

و ز دوری رخت الان هم

غرق در اشک و غم است عالم را

برو و روی بنه بر دستش

و ببوسش یک چند

بنشان یک شکر خنده به رویش اینک

که جهان فرش قدم های همان مادر توست

سلام دوستان 

اینجا قراره حاصل قلم هایمان را به اشتراک بگذاریم

مطالب قرار داده شده در این سایت به جز مطالبی که ذکر شده باشد متعلق به بنده است

این که بگم کپی کردن پیگرد قانونی داره دروغی بیش نیست

اما خواهشا بدون ذکر نام نویسنده کپی نکنید چون یه دزدی فرهنگی حساب می شه 

حتما شما هم می فهمید که چقدر دردناکه وقتی کسی چیزی که مال شماست را از شما بگیره ؟؟؟

امید وارم از خوندن مطالب لذت ببرید

راستی شما می تونید مطالب و دست نوشته های خودتون را برام بفرستید تا به اسم خودتون منتشر بشه